روزنامه جوان: فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» با امضای ترامپ به اسکار رفت!
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۴۲۰۳۴
روزنامه اصولگرای جوان نوشت: هیئت انتخاب فیلم و بنیاد فارابی برای رقابت در رشته بهترین فیلم خارجیزبان اسکار با معرفی فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» به کارگردانی «وحید جلیلوند» ضمن نادیده گرفتن فیلم «به وقت شام» پازل غرب برای نمایش چهرهای فلاکتبار از جامعه آن هم در ۴۰ سالگی انقلاب را تکمیل کرد.
روز گذشته بنیاد فارابی طی بیانیهای به صورت رسمی اعلام کرد که فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار ۲۰۱۹ معرفی میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مردارخواری بهتر از «به وقت شام»
تناقضات آشکار و مدعاهای متناقض در بیانیه اعلامی گروه انتخاب فیلم به اسکار تا حدودی از چرایی انتخاب فیلمی که مردم را «مردارخوار» و منفعت طلب نمایش میدهد، رمزگشایی میکند. در بخشی از این بیانیه که با مطلع «گروهی که از سر خیرخواهی و غیرت دینی و ملی، خواهان تحریم اسکار شدهاند» شروع میشود، آمده است: «سینمای ایران به عنوان بخشی از دیپلماسی فرهنگی و در چارچوب دیپلماسی عمومی میتواند از فرصت شرکت در این مراسم برای تقویت ارتباط بین ملتها، تأثیر بر افکار عمومی و لاجرم افزایش فشار بر دولت امریکا استفاده کند.»
طرح این مدعا هنگامی رنگ میبازد که همین گروه فیلمی را به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در اسکار ۲۰۱۹ معرفی میکند که نکبت، فقر، گرسنگی و اصالت سود در آن موج میزند. آیا هیئت انتخاب گمان کردهاند که با روزگار سیاه مردم ایران در این فیلم از جانب افکار عمومی فشاری بر امریکا وارد میشود یا اینکه شبکه جهانی رسانهای که در اختیار منویات صهیونیستها و تقویت هژمونی امریکاست آن را سندی برای تاثیرگذاری تحریمها در بین آحاد جامعه و مستأصل شدن نظام در تأمین ابتداییترین نیازهای مردم نشان میدهند؟! نادیده گرفتن اثری قوی و قابل اعتنا مثل «به وقت شام» از سوی این دوستان که مدعای دفاع از نظام و حتی منطقه و نیز تبیین مظلومیت و حقانیت انقلاب را فقط در سطح بیانیههای داخلی دارند چه دلیلی دارد؟ آیا تدلیس و همراهی با دولتمردان از سوی سازندگان فیلم «بدون تاریخ...» در این انتخاب تاثیری نداشته؟ آیا سخنان آتشین حاتمیکیا در انتقاد به برخی جریانات پنهان سینما و گناه نابخشودنیاش در به چالش کشیدن هژمون پوشالی و سستتر از خانه عنکبوت غرب و امریکا در فیلم «به وقتشام» برای عدم انتخاب یکی از استراتژیکترین تولیدات سینمای ایران تاثیرگذار نبوده است؟
واقعیت جامعه یا آرزوی امریکا
در بخشی دیگر از این بیانیه شورای انتخاب فیلم به اسکار که تناسبی با اقدامات و تولیدات مورد حمایت ارشاد ندارد، آمده است: «با توجه به فیلمهای معرفی شده، نماینده ایران رقابتی بسیار دشوار در پیش دارد، اما یقین داریم در صورت توفیق، این مراسم بستری مناسب در اختیار سینماگران شایسته ایران قرار میدهد تا صدای ملتی کهن، نجیب و صلحدوست را به گوش همه جهانیان برساند. [!]»
این مدعا یکی از عجیبترین قسمتهای این بیانیه است. چه اینکه وقتی به تحلیل و بررسی محتوای فیلم «بدون تاریخ...» میپردازیم فلاکت، بدبختی، سیاه روزی، گرسنگی، اصالت سود، عصبیت و... جزو اولین مؤلفههایی است که میتوان از آن احصا کرد. سؤالی که به ذهن میآید این است که کجای این فیلم کمترین اشارهای به نجابت، صلحدوستی و مظلومیت ملت ایران دارد؟ تصویر کردن مردارخواری نشان دهنده مظلومیت است یا فلاکت و بدبختی؟! کجای این فیلم کمترین تناسبی با واقعیات و حقایق جامعه کنونی کشورمان دارد؟!
آیا همه هدف امریکا و ترامپ از رجزخوانی هایش علیه نظام و انقلاب چیزی رساتر از محتوای این فیلم میتواند باشد؟! قطعاً اگر این فیلم از سوی آکادمی اسکار واجد دریافت جایزه نگردد، شخص ترامپ به عنوان رئیسجمهور امریکا ضمن تقدیر از آن نه تنها سرتاپای هالیوود را لجن مالی کرده بلکه آنها را به پیگیری خط قصه این فیلم به عنوان تأمین کننده اهداف استکباری و استعماری غرب و امریکا مجبور خواهد کرد!
نام بردن از فیلم «به وقت شام» برای نمایندگی «مظلومیت» ملت کهن ایران که در بیانیه هیئت انتخاب هم ادعا شده به این دلیل است که این اثر هم از نظر جلوههای ویژه و همچنین بیگ پروداکشن بودن در کنار نمایش اقتدار و توانمندیهای نظامی کشورمان، میتوانست منادی و نماینده شایستهتری از فیلم سرشار از نکبت «بدون تاریخ...» در مراسم اسکار باشد. نکته قابل اعتنای دیگر در بیانیه شورای انتخاب برخلاف همه مدعاهای دهان پرکن آن در دلسوزی برای نمایش فرهنگ ملتی کهن و با اصالت در کنار حرکت بر مدار اهداف نظام، لو دادن استدلال و تدلیل پنهان و اصلی در انتخاب فیلم «بدون تاریخ...» است. برخلاف تمامی نمایشهای وطنپرستانه آنها که فقط در سطح لفاظی و بازی با کلمات مطنطن متوقف شده است، علت اصلی و واقعی انتخابشان را چنین اعلام میکنند:
«.. پس از بازخوانی سوابق نامزدهای اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان و عوامل مؤثر در کسب موفقیت در این جشن بزرگ سینمایی ...» بنابراین هیئت انتخاب با تکیه بر «عوامل مؤثر در کسب موفقیت در این جشن بزرگ سینمایی» این فیلم که نمایش دهنده نکبت و بدبختی مردم ایران است، آن را انتخاب کرده و این اقدام آنها هیچ ارتباطی با «برقراری تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه علیه مردم و نظام ایران» نداشته است. نکته خندهآور در این بیانیه به میان کشاندن پای برجام است. آنجایی که یکی از مهمترین دلایل معرفی این فیلم گذشته از دیگر مؤلفهها «خروج یکجانبه امریکا از برجام» قلمداد شده است. با بررسی همه جوانب و بندهایی از بیانیه فارابی و گروه انتخاب بسیار روشن است که این افراد سعی کردهاند به هر شکل ممکن این انتخاب کاملاً سیاسی و غرضآلود را پشت کلمات عامه پسند پنهان کنند و با یک استراتژی پوپولیستی و بیشتر عوامفریبانه، از برجام تا اسکار را به هم پیوند بزنند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: بدون تاریخ بدون امضا اسکار ترامپ به وقت شام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۴۲۰۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله روزنامه جوان به تعطیلی شنبه : کم کم می خواهند شنبه را به روز اصلی تعطیل تبدیل کنند/ اینکه گفته می شود باید با دنیا هماهنگ شویم یک پیام پنهان دارد
روزنامه جوان نوشت: دین برای زمان اهمیت ویژه قائل است. اسلام به برخی زمانها نگاه ارزشی دارد . عناوینی، چون «شب قدر، روز مبعث، عید غدیر، روز عاشورا، عید فطر، شب جمعه و روز جمعه» نشان از نگاه خاص اسلام به برخی از زمانها و جانمایی خاص آن در زندگی انسان مسلمان دارد. اساساً اسلام یکی از عناصر تنظیمگر در سبک زندگی اسلامی را زمان میداند. توجه به ساعات خاص، روزهای هفته، روزهای خاص در ماه، روزهای خاص در سال همه گویای نوع نگرش اسلام به مقوله زمان است. تجربه نشان میدهد هنگامی که دو روز تعطیل است، به طور طبیعی روز دوم به عنوان روز اصلی تعطیل قلمداد میشود. چه اینکه امروزه در تهران روزهای پنجشنبه تعطیل است و مردم از آن بهعنوان روز کارهای عقبمانده استفاده میکنند و جمعه را تعطیل بهمعنای استراحت و تفریح به شمار میآورند. چهره عمومی شهر نیز جمعه را به عنوان روز تعطیل نشان میدهد. تحولات فرهنگی هیچگاه یکشبه رخ نمیدهد. ذهنیت اجتماعی آرامآرام شکل میگیرد. به امروز که ذهنیت عمومی جمعه را روز تعطیل میداند نگاه نکنید. تعطیلی شنبه بهمرور زمان و طی یک دهه آینده موجب خواهد شد ذهنیت اجتماعی جمعه را از مدار و محور بودن تعطیلات خارج کند و جمعه نقشی را در زندگی بیابد که امروز پنجشنبه بهعنوان روز نیمهکاری و کمکار هفته انجام میدهد. جایگاه جمعه در فرهنگ اسلامی، اما جایگاه خطیری است. در اسلام جمعه محور بخشی از اعمال عبادی فردی و اجتماعی، رسیدگیهای فردی و دینی به شمار آمدهاست. از صبح جمعه که با دعای ندبه و انتظار ظهور آغاز میشود تا ظهر جمعه که محل اجتماع مسلمین در نماز جمعه است. تا دهها آداب فردی که برای جمعه تصویر شدهاست. جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به نوعی از شعائر اسلامی شناخته میشود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به بعد نمادین روزها غفلت داریم. بعد نمادین دین یکی از عناصر هویتسازی دینی است. عنصر هویتساز مرز شما با غیر شما و دیگری شما را تعیین میکند، اما غفلت از آن موجب درهم آمیختگی فرهنگی، هویتزدایی و عدم تشخص آن جامعه میگردد. ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبهها خیلی روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم، اما نکته این است که مسئله را نباید سطحی دید. مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است. اسلام برای حیات انسانی ارزش ویژه بر مدار حیات طیبه قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان میدهد. (این بخش نیازمند توضیح و تبیین فنی و براساس روح شریعت است.) در نامه اخیر اتاق بازرگانی ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبهها این است: «اثربخشی اقدامات دولت برای افزایش ارتباط با سایر کشورهای بلوک شرق و غرب و توسعه روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرش هر چه بیشتر استانداردهای اقتصاد جهانی است.» این استدلال که باید خودمان را با نظم جهانی در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سالها قبل طیفی سخن از جامعه جهانی میزدند، اما این جهان، جهانی است که امریکا و غرب محور آن هستند. حرکت بهسمت استانداردهای مثلاً جهانی یعنی پذیرش گامبهگام نظم غربی در حالیکه امروز دنیا در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم فعلی و تک قطبی است. تشکیل پیمانهای مالی و اقتصادی بزرگ، چون پیمان شانگهای و بریکس، پیمانهای مالی دو یا چندجانبه و دلارزدایی همه بهمعنای عبور از نظم موجود است. در چنین دوران عبور از نظم امریکایی سوق دادن کشور به سمت آن نوعی ارتجاع تمدنی است. تأکید میکنم مسائل کلان را نباید اتمیک و نقطهای دید، تعطیلی شنبهها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بینالمللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، آسیبها و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بررسی شود. پس مسئله تنها تعطیلی یک روز نیست، مسئله تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، پیام پنهان این تصمیم به ناخودآگاه جامعه است. کانال عصر ایران در تلگرام